امروزه شاهد انقاب چهارم صنعتی هستیم. در این دوران با هوش مصنوعی، رباتیک، پردازش کوانتومی، نانوتکنولوژی، زیست فناوری، اینترنت اشیا، خودروهای خودران و زنجیره بلوکی مواجه هستیم. این انقلاب عملا نظام تولید، مدیریت و حکمرانی را در هر کشوری متحول میکند. انقلابی که عملا از سال ۲۰۱۶ شروع شده و امروزه سیستم های مدیریتی و نرم افزارهای ERP را نیز به پذیرش تغییر و بازنویسی فرا میخواند. در شرکت دانش بنیان رای دانا این ضرورت را دریافته ایم. لذا محصولات خود را بازتولید می کنیم تا بتوانیم نیاز صنعت و مشتریان خود را پاسخگو باشیم.
فراوانی تقلب و تخلف و فساد که امروزه شاهد آن هستیم خصوصا در صنعت بانکداری، بیمه و مدیریت منابع بیت المال به خاطر عدم توجه به الزامات و خصوصیات انقاب چهارم صنعتی می باشد. صنایع و همچنین سازمان ها و موسسه های دولتی و خصوصی نیاز به شناخت شرایط جدید و به کارگیری ابزار متناسب با انقلاب چهارم صنعتی دارند.
ملاک های ارزش آفرینی و سرمایه ای و حکمرانی دچار تغییر و تحول بنیادین شده است و نه تنها بر آنچه که انجام میدهیم تاثیرگذار است بلکه هویت ما را هم دستخوش تغییر قرار میدهد. این تحول بزرگ، هویت ما، شامل حریم خصوصی، حس مالکیت، الگوهای مصرف، زمان، شغل و مهارت و ارتباطات ما را نیز تغییر خواهد داد. باید به انسان ها اهمیت بیشتری داد و امیدواریم سرشت خوب آدمی و توانایی هایی از قبیل خالقیت، حس همدردی و مهربانی اجازه ندهد که انقاب چهارم صنعتی انسانها را به ربات تبدیل نماید و قلب و روح انسان ها را بگیرد.
از دیگر سو،
در بین افراد تحصیلکرده و یا افراد یقه سفید خصوصا مشاغل مدیریتی کمتر کسی را پیدا می کنیم که خود را عاقل و عالم نداند و تقریبا اکثر انسانهای درس خوانده، خود را عالم می دانند و در جهل مرکب به سر می برند و نمی دانند که نمی دانند. این بیت از بوعلی سینا را به یاد بیاوریم:
تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم
افراد زحمت کش چه کارگر ساختمانی و استاد و بنا و چه راننده تاکسی، به سادگی خود را جاهل می دانند و ابایی ندارند که بگویند: نمی دانیم. مشاهده میکنیم که افراد زیادی از مدیران تصمیمگیر و یا حتی اساتید حوزه و دانشگاه، در کنار خدمات ارزشمند ، از معضلاتی رنج می برند. از جمله اینکه: آنها افرادی هستند که زندگی کردن را پیچیده نموده اند، از ابزار و علوم مختلف و اساتید فن استفاده نمیکنند و حاضرنیستند آموزش ببینند و کتاب بخوانند و گوش کنند.
تکنولوژی و دیجیتال و ابزار، اگر درست به کار گرفته شوند کارها را ساده تر می کنند. به نظر میرسد جامعه ما بیش از هر زمان دیگر نیاز به مدیرانی دارد که بپذیرند نمیدانند و تمایل به گوش کردن و شنیدن نشان داده و اجازه دهند افکار نو و اندیشه های نو، ظهور و بروز کنند.
امروزه با کمتر مشتری و سازمانی مواجه هستیم که از ما راه حل و بهبود فرآیندها را طلب نماید. از تیم خبره مشاوران ما سراغ بگیرد و به رویه و روش کار خود شک کند، بیشتر تمایل دارند که محصول قدیمی و مطابق با اندیشه ها و علم گذشته آنها ارائه دهیم. طالب خرید یک نسخه پکیج تکراری هستند و اجازه نمیدهند مطابق با شرایط، فرصت ها و تهدیدهای سازمان شان و آیندهای که پیش رو دارند، راهکارهای سازمانی را مستند، بررسی، بهبود و ارتقا دهیم و نرم افزار و سیستم و روشی را ارائه دهیم که نیاز واقعی شان هست. لذا از ورطه نوآوری و توسعه و سود و کاهش هزینه ها دور و دورتر می شوند.
امیدواریم شاهد شکوفایی و تولید و به کارگیری سیستمهای رای دانا بیشتر از گذشته در سایه جرات و درک متقابل مشتریان خاص خود باشیم.